آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

آتشین

بدون عنوان

عکسهای ماسوله روزی که رسیدیم ماسوله هوا ابری بود ار ساعت 12 شب تا 6 صبح یکسره بارون اومد     ا اینم بازار ماسوله روزی که ماسوله بودیم 2 تا توریست هم اومده بودن اونجا         اینم عکس مدرسه ماسوله   ...
8 خرداد 1392

بدون عنوان

تلاش آدرینا برای رسیدن به رخت آویزش اینجا هم داره تلاش میکنه که رخت آویزش رو بندازه دختر نازم خیلی بلا شده دیگه خانمی رو نمیشه یه لحظه هم تنها گذاشت از بس بلا شده   ...
7 خرداد 1392

بدون عنوان

سلام به دوستان عزیزم شرمنده که نتونستم زودتر عکسها رو بذارم تو وب که ببینید آخه داخل مسافرت سرعت اینترنتم خیلی پایین بود منم اصلا وقت زیاد نداشتم بخاطر همین دیرشد از طرف دیگر هم از سفر که داشتیم برمیگشتیم فهمیدم که جشن دختر خالمه دیگه حسابی دیر شد که عکسها رو بذارم تو وب
7 خرداد 1392

بدون عنوان

  گفته بودم که داخل سفر هم آپ میشم ولی ببخشید دیر شد آخه همش از صبح تا شب بیرونیم ما 17 از بندر حرکت کردیم و ظهر رسیدیم جهرم خونه بابا بزرگ آدرینا جون و صبح زود هم حرکت کردیم به سمت تهران,الان هم رامسر هستیم کلی عکس گرفتم  که در اولین فرصت براتون میذارم ولی بخدا هر چی میخواستم که زود تر آپ بشم نشد آخه یا تو راهیم یا هر جا هم که خونه میگیریم همش بیرونیم و میریم جاهای تفریحی خیلی جاتون سبزه واقعا هوا عالیه. رامسر جای واقعا عالی هست خیلی جاهای دیدنی داره که ما چند جاییش رو رفتیم خیلی زیباست من هر لحظه دوربین تو دستم هست و از جاهای دیدنی عکس میگیرم در اولین فرصت عکسها رو براتون میذارم تو وب تا ببینید و لذت ببرید با وجودی که ...
7 خرداد 1392

بدون عنوان

 من داشتم ظرفها رو میشستم که دیدم آدرینا خانم داره شیطونی میکنه دیگه نمیشه از خوشکل خانم غافل شد کلی ظرف شستنم طول کشید آخه همش باید مواظب خانم خوشکلم میبودم این خوشکل ما خیلی شیطون شده عزیز دلم حسابی خوشحاله که همه چیز رو ریخته بهم و کسی هم کاری به کارش نداره اینجا هم یه لحظه ازش غفلت کردم خدا رحم کرد آخه رفته بود به سمت این کشو کابینتها و دوتاشو کشد به طرف خودش که زود بهش رسیدم وگرنه خدایی نکرده افتاده بود رو سرش بازم شیطون خانم میخواد بره به طرفش بعد از بهم ریختن اون طرف آشپزخانه خانم این طرف تشریف اورد اومده خودشو تو آینه اجاق گاز ببینه.قبلا آدرینا جون فقط رو موکت این طرف و آن طرف میشد ...
7 خرداد 1392

بدون عنوان

اول از بندر به طرف جهرم خونه بابا برزگ آدرینا خانم رفتیم و شب اونجا خوابیدیم منم یه چند تایی از دختر گلم عکس گرفتم   شیطون خانم اون بالا چکار میکنی   صبح فردایش هم حرکت کردیم به سمت تهران بقیه عکسها رو در ادامه مطلب ببینید       اینم عکسهایی از دروازه قرآن شیراز     ...
7 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آتشین می باشد